... چندساعتی از سفر گذشته بود و کاروان در شهری کوچک ایستاد تا مسافران استراحتی کنند.پژمان نیز برای تهیه نمودن برخی از وسایل مورد نیاز به بازار شهر رفت تا آنها را خریداری نماید.زمانیکه پژمان به بازار رسید،از صحبت های مردم آگاه شد که بازهم سربازان دشمن به نیشابور حمله برده اند.اما چون خبری از بسیاری از مردم این شهر پیدا نکردند،در راه کاروانها بدنبال کاروان نیشابور میگردند.
پژمان سریعا خود را به رییس کاروان نیشابور رساند و به او گفت که باید هرچه سریع تر کاروان راه بیفتد تا دشمن به کاروان نرسیده و جنایت های دیگری را به راه نیندازد.
ادامه مطلب ...
نامش پدرام بود.13 سال بیشتر نداشت .یک برادر بنام پژمان و یک خواهر بنام پرنیا داشت.پدرش یکی از سرداران سپاه ایران در جنگ جلولاء بود که در همان جنگ به قتل رسید.مادرش نیز پس از آگاه شدن از مرگ پدرش،سکته کرد و دنیا را بدرود گفت. برادر بزرگتر پدرام،آگاه شده بود که در برخی از مناطق ایران،هنوز ایرانیانی هستند که اصل و نسب خود را از دست نداده اند.یکی از این مناطق،طبرستان بود.
سلام
حتما میگید چرا عصبانیم؟خوب الان واستون میگم:
منو و بروبچه های گروه مدافعان تاریخ قراره یه مستندی بسازیم بنام "ردپای تاریخ"؛خوب واسه اینکار من قرار بود یه نرم افزار دانلود کنم که کلا روی هم رفته 300 مگابایت حجمش بود
البته جداش کرده بودن...یعنی یدونه صد مگابایتی یدونه دیگه هم صد مگابایتی و یدونه 63 مگابایتی!
صد مگابایتی اول رو پریروز دانلود کردم
و موند صد مگابایتی دوم و شصت مگابایتی موند واسه دیروز
واسه اینکار تصمیم گرفتم یدونه نرم افزار مدیریت دانلود دریافت کنم که کلی دنگ و فنگ داشت و حسابی حرصمو در آورده بود
آخرشم تونستم این مدیریت دانلود رو راه بندازم.....
رفتم سراغ صدمگابایتی دوم که ماشالا ماشالا دو ساعت و نیم طول کشید
حدود ساعت نه و نیم دیشب صد مگابایت دوم هم دانلود شد و رفتم سراغ 60 مگابایت.....از شانسم سرعت اینترنت فجیع اومد پایین اما بالاخره فایل دانلود شد اما بگید ساعت چند؟؟؟ساعت 12 و نیم شب دانلود شد ...منم که یه چشمم طرف تلویزیون (بازی پرسپولیس-سرچشمه) بود یه چشمم هم به این سیستم
خلاصه همه ی فایلا دانلود شدن و من اونارو استخراج کردمو رفتم واسه نصب نرم افزار
نرم افزار دانلود شد و کرکش هم کپی کردم و رفتم تا نرم افزار رو اجرا کنم که ییهو!!!!!!!،ارور داد
دراینجا بود که میخواستم کامپیوترو داغون کنم تا دل خودم خنک بشه
اما دلم سوخت و بیخیالش شدم....الانم کلی سعی میکنم این درست بشه اما نمیشههههههه
اه ...اینم از شانس ما
کفرم در اومده بخدا
شما میگید چیکار کنم؟!