خداوند، عشق است، عشقی که پس از نفوذ به درون ما، نرم میکند، ناب میکند، تازه میکند، بازسازی میکند. و درون آدمی را دگرگون میکند. نیروی ارادهٔ انسان را دگرگون نمیکند. زمان انسان را دگرگون نمیکند. عشق دگرگون میکند! زیرا؛ عشق خداوند است و خداوند، عشق است.
اگر به زبان تمامی آدمیان و فرشتگان سخن گویم.... و از عشق بیبهره باشم طبل میانتهی و سنج پرهیاهویی بیش نیستیم، اگر از کرامت غیبدانی و پیشگویی بر خوردار باشم و همه اسرار جهان را دریابم و قلمرو دانش را تمام مسخر کنم و در ایمان چنان راسخ و نیرومند باشم که کوهها را به رفتار آورم و از عشق بیبهره باشم، کسی نیستم. اگر همه دارایی خویش به مستمندان بخشم و جسم خویش را به آتش بسپارم و از عشق بیبهره باشم مرا هیچ سود نخواهد بخشید.عشق بردبار و مهربان است عشق از حسد برکنار است عشق لاف خودستایی نمیزند عشق اطوار ناپسند ندارد عشق به اندک چیزی در خشم نمیآید و اندیشه شر نمیکند و از بیعدالتی خشنود نیست اما با حقیقت و راستی شاد و خرم است همه چیز را تحمل میکند همه چیز را باور میکند و به همه چیز امیدوار است و هیچگاه از پای نمیافتد اما پیشگویها همه شکست میخورند و زبانها همه قطع میشوند و دانشها در غبار زمان پنهان میشوند و دانش ما جزیی است و نبوت ما جزیی است و آنچه جزیی است روی در فنا دارد انچه میماند ایمان و امید و عشق است و از این هر سه، عشق را برترین مقام است.
پانوشت : این همه که دیدم ادیبان و فیلسوفان و شاعران عشق رو بالاترین احساس و عاطفه،وهمچنین عاشقی رو بالاترین مقام میدونند،به این نتیجه رسیدم که عشق آنقدر مقامش بالا هست که دست یافتن بهش با خیره شدن دونگاه بهم میسر نمیشه.هرگز!
کوتاه .....
اما پر معنا..!
بعله پسرم!
اخلاقیات مهم ترین چیزه!
خیلی جالب بود!
دیگه تموم شد دیگه......از این به بعد ما شدیم پسر شما....!
قابل شمارو نداشت
سلام.امروز سر کلاس فارسی یه چیزی استاد بهمون یاد داد که اوونم یه جورایی به عشق مربوط میشه.شاید ربطی به این موضوع نداشته باشه ولی اینو می گم برا اینکه اطلاعاتتون بیشتر بشه.اگر شما کمی تو شعرای شعرای قدیم و برجسته دقت کرده باشین هم سخن از عرفان و خدا و مذهب اومده هم سخن از عشق و می و میخانه و ...
ادم با خودش فکر میکنه ادمی که اینقدر مذهبی و ایه ی قران تو شعراشه و عارف بودنش تو شعراش پیداست پس چجوریه که سر از میخانه در میاره؟؟؟؟؟
استاد با این سوالش ما رو وادار کرد که فکر کنیم ولی هر چی میگفتیم جواب صحیح نبود.
منم تو فکرم که به شما یکم فرصت فکر کردن بدم.جایزشم با اقای محمد جواد
این موضوع به درد ایندتون هم میخوره.
چی شد چی شد؟
یبار دیگه توضیح میدی؟
بی خیال شدم
باشه
امان از دل عاشق
جان؟
کدوم عشق کدوم دل حرفا میزنیا